وقتی هوشمند شدن دیگر یک انتخاب نیست
عصر ایران / مدرسه کار و کسب ؛ دکتر عباس منصورنژاد* – هوشمند شدن، تنها با نصب نرمافزارهای هوش مصنوعی بر روی گوشی یا کامپیوتر و شرکت در کارگاههای آموزشی مرتبط تحقق نمییابد. هوشمند شدن در وهلهی نخست، یک نگرش و تفکر است. ممکن است گرانترین ابزارهای تکنولوژیک را در اختیار داشته باشیم، اما همچنان در تصمیمگیری و مدیریت، عملکردی غیرهوشمندانه داشته باشیم. از سوی دیگر، ممکن است فردی با سادهترین امکانات، تفکری هوشمند داشته باشد و تصمیمهایش بر اساس دادهها، سنجهها، و تغییرات محیطی باشد.
ابزارها، تنها تسهیلگر هستند و ارزش آنها در گرو نحوه استفاده و تطابقشان با تفکر و نگرش ماست. بنابراین، پرسش اساسی این است که چگونه میتوان به مدیر هوشمند تبدیل شد و تفکری هوشمند داشت؟ برای این موضوع معیارهای وجود دارند که در ادامه به صورت خلاصه مورد بررسی قرار می گیرند:
۱. اهمیت دادن به دادهها و سنجهمحور کردن امور
دنیای امروز، دنیای دادههاست. تصمیمگیریهای هوشمند، مبتنی بر تحلیل دادههاست، نه حدس و گمان. جلسات هیئت مدیره و تصمیمگیریهای کلان را باید به سمتی سوق داد که بهجای گفتوگوهای کلیشهای و تکراری، آمار، ارقام، و تحلیلهای دقیق مورد بررسی قرار گیرد.
برای نمونه، به جای گفتن “فروش پایین است”، باید دلایل آن را با دادههای مشخص تحلیل کرد:
کدام محصولات کمتر فروخته شدهاند؟
رفتار مشتریان چگونه تغییر کرده است؟
در کدام کانال فروش ضعف داریم؟
با تمرکز بر دادهها، نهتنها میتوان تصمیمهای دقیقتری گرفت، بلکه امکان پیشبینی آینده و مدیریت ریسکها نیز فراهم میشود.
تعریف سنجههای قابل اندازهگیری (KPI) در فازهای کوتاهمدت، میانمدت، و بلندمدت نیز از نکات مهمی است که می بایست مورد توجه قرار گیرد
۲. شناخت رفتار مصرفکنندگان دیجیتال
شاهد این موضوع هستیم که خریدها دیجیتال شده اند و نکته ی مهم این است که رفتار مصرف کننده دیجیتال با سنتی متفاوت است.دنیای دیجیتال نیز به سرعت در حال تغییر است و رفتار مصرفکنندگان نیز با آن تغییر میکند. مدیر هوشمند کسی است که این تغییرات را بهموقع شناسایی کرده و استراتژیهای خود را با آن تطبیق دهد.
برای مثال:
اگر مشتریان به خرید آنلاین روی آوردهاند، آیا کسبوکار ما زیرساخت لازم برای تجارت الکترونیک را دارد؟
آیا مشتریان از ما انتظار تعامل در شبکههای اجتماعی دارند؟
آیا کانالهای بازاریابی ما همچنان مؤثر هستند؟
توجه به تغییر رفتار مصرفکنندگان، به کسبوکارها امکان میدهد که از فرصتهای جدید بهره ببرند و از تهدیدهای ناشی از تغییرات جا نمانند.
۳. آشنایی با اسناد بالادستی و مقررات کشور
مدیر هوشمند نهتنها بر امور داخلی کسبوکار خود مسلط است، بلکه به تغییرات محیطی و قانونی نیز توجه دارد. آشنایی با اسناد بالادستی و برنامههای کلان کشور، به مدیران کمک میکند تا برنامههای خود را با این اسناد تطبیق دهند و از فرصتهای ناشی از حمایتهای دولتی یا تغییرات قانونی استفاده کنند.با دانستن اسناد بالادستی استراتژی هایی برای کسب و کارمان تعریف نمی کنیم که با پلن های ترسیمی ملی در تعارض یا تناقض باشد.
۴. تصمیمگیری مبتنی بر آیندهپژوهی
یکی از ویژگیهای بارز مدیران هوشمند، توانایی پیشبینی تغییرات آینده و آمادهسازی سازمان برای مواجهه با آنهاست. این مدیران با استفاده از ابزارهای آیندهپژوهی و تحلیل روندها، مسیرهای احتمالی پیش روی صنعت یا سازمان خود را شناسایی میکنند.
چرا مهم است؟
تغییرات تکنولوژیکی مانند هوش مصنوعی و بلاکچین آیندهی بسیاری از صنایع را متحول خواهند کرد.
رفتارهای مصرفکنندگان و روندهای بازار دائماً در حال تغییرند و مدیرانی که آیندهنگر نباشند، از رقبا عقب خواهند ماند.
راه کار:
تشکیل کمیتههای تحلیل آینده در سازمان و استفاده از گزارشهای بینالمللی و داخلی برای شناسایی تغییرات کلیدی
در پایان باید گفته شود که معیارهای دیگری چون یکپارچه سازی سیستم،نگاه خلاقانه،آشنایی با رمز ارزها نیز می باشند که در یادداشت های آتی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
—————————————————
* عباس منصورنژاد
دکتری مدیریت
مربی توسعه فردی مدیران عامل
مدیر عامل مرکز مشاوره کسب وکار بهینه